معنی فارسی mis-pronounced
B1به اشتباه تلفظ کردن یک کلمه یا نام به طریقی که صحیح نیست.
Pronounced incorrectly; said in a way that does not match the correct pronunciation.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین معرفی، نام را به اشتباه تلفظ کرد.
مثال:
He mis-pronounced the name during the introduction.
معنی(example):
کلمه 'کوکّا' معمولاً توسط گردشگران به اشتباه تلفظ میشود.
مثال:
The word 'quokka' is often mis-pronounced by tourists.
معنی فارسی کلمه mis-pronounced
:
به اشتباه تلفظ کردن یک کلمه یا نام به طریقی که صحیح نیست.