معنی فارسی mis-spelled
B1کلمهای که به روشی نادرست نوشته شده است.
The incorrect spelling of a word.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او اغلب کلمات رایج را در امتحاناتش به اشتباه مینوشت.
مثال:
She often mis-spelled common words in her tests.
معنی(example):
این اصطلاح در مقاله علمی به اشتباه نوشته شده بود.
مثال:
The term was mis-spelled in the scientific paper.
معنی فارسی کلمه mis-spelled
:
کلمهای که به روشی نادرست نوشته شده است.