معنی فارسی misaimed
B1اشتباه نشانهگذاری کردن، هدف را نادرست نشانه رفتن.
To aim incorrectly or in the wrong direction.
- VERB
example
معنی(example):
او پرتاب را نادرست انجام داد و هدف را از دست داد.
مثال:
He misaimed the throw and missed the target.
معنی(example):
GPS ما را به اشتباه راهنمایی کرد و ما را به مسیر طولانیتری برد.
مثال:
The GPS misaimed, taking us on a longer route.
معنی فارسی کلمه misaimed
:
اشتباه نشانهگذاری کردن، هدف را نادرست نشانه رفتن.