معنی فارسی misalienate

B1

به اشتباه بیگانه و جدا کردن.

To cause someone to feel alienated in a misleading way.

example
معنی(example):

نظرات او ممکن است دوستانش را نادرست بیگانه کند.

مثال:

His comments may misalienate his friends.

معنی(example):

آموزش بدون درک می‌تواند دانش‌آموزان را نادرست بیگانه کند.

مثال:

Teaching without understanding can misalienate students.

معنی فارسی کلمه misalienate

: معنی misalienate به فارسی

به اشتباه بیگانه و جدا کردن.