معنی فارسی misallotting
B1تخصیص نادرست به نام فرآیند نادرست تخصیص منابع به افراد یا پروژهها اشاره دارد.
The process of incorrectly allocating resources to individuals or projects.
- VERB
example
معنی(example):
تخصیص نادرست زمان به وظایف مختلف مشکلساز شد.
مثال:
The misallotting of time to various tasks was problematic.
معنی(example):
تخصیص نادرست میتواند منجر به ناکارآمدی در فرآیندهای کاری شود.
مثال:
Misallotting can lead to inefficiencies in work processes.
معنی فارسی کلمه misallotting
:
تخصیص نادرست به نام فرآیند نادرست تخصیص منابع به افراد یا پروژهها اشاره دارد.