معنی فارسی misaltered

B1

به صورت نادرست تغییر داده شده، اشاره به وضعیتی که در آن تغییرات به اشتباه اعمال شده‌اند.

Altered incorrectly.

example
معنی(example):

گزارش به اشتباه تغییر داده شده و اطلاعات حیاتی را نداشت.

مثال:

The report was misaltered and lacked crucial information.

معنی(example):

او متوجه شد که داده‌های اصلی درستش به اشتباه تغییر داده شده‌اند.

مثال:

He found that his originally accurate data was misaltered.

معنی فارسی کلمه misaltered

: معنی misaltered به فارسی

به صورت نادرست تغییر داده شده، اشاره به وضعیتی که در آن تغییرات به اشتباه اعمال شده‌اند.