معنی فارسی misanalyzely

B1

به شکلی نادرست تحلیل شده، بیان‌گر حالت تحلیل غلط.

In a manner of incorrect analysis.

example
معنی(example):

این گزارش به طور نادرست تحلیل شده نوشته شده، که فهم آن را دشوار می‌کند.

مثال:

The report was misanalyzely written, making it hard to understand.

معنی(example):

داده‌ها به طرز نادرستی توسط محقق تفسیر شده است.

مثال:

The data was misanalyzely interpreted by the researcher.

معنی فارسی کلمه misanalyzely

: معنی misanalyzely به فارسی

به شکلی نادرست تحلیل شده، بیان‌گر حالت تحلیل غلط.