معنی فارسی misanthropically
B1به طرز بیاعتمادی یا نفرت به انسانها.
In a manner characterized by a disregard or disdain for humankind.
- ADVERB
example
معنی(example):
او دنیا را به طور میسانتروپیک مینگریست و بر این باور بود که مردم خودخواه هستند.
مثال:
He viewed the world misanthropically, believing people were selfish.
معنی(example):
او به تعاملات اجتماعیاش بهطور میسانتروپیک نزدیک میشد.
مثال:
She approached her social interactions misanthropically.
معنی فارسی کلمه misanthropically
:
به طرز بیاعتمادی یا نفرت به انسانها.