معنی فارسی misapplicability
B2عدم قابلیت اعمال به معنای ناتوانی یک قاعده یا نظریه در کاربرد صحیح در یک موقعیت خاص است.
The state of being inappropriate or not applicable in a particular situation.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم قابلیت اعمال اشتباه آن قاعده در این مورد باید رسیدگی شود.
مثال:
The misapplicability of that rule in this case should be addressed.
معنی(example):
استدلال او عدم قابلیت اعمال نظریه به موقعیتهای دنیای واقعی را برجسته کرد.
مثال:
Her argument highlighted the misapplicability of the theory to real-world situations.
معنی فارسی کلمه misapplicability
:
عدم قابلیت اعمال به معنای ناتوانی یک قاعده یا نظریه در کاربرد صحیح در یک موقعیت خاص است.