معنی فارسی misappreciation

B1

عدم درک یا ارزیابی مثبت از چیزی، به ویژه در مورد کار یا تلاش فردی.

The failure to properly recognize or value something.

example
معنی(example):

عدم قدردانی می‌تواند به کم‌ارزش‌سازی مشارکت‌های مهم منجر شود.

مثال:

Misappreciation can lead to undervaluing important contributions.

معنی(example):

عدم قدردانی از هنر می‌تواند بر ارزش بازار آن تأثیر بگذارد.

مثال:

The misappreciation of art can affect its market value.

معنی فارسی کلمه misappreciation

: معنی misappreciation به فارسی

عدم درک یا ارزیابی مثبت از چیزی، به ویژه در مورد کار یا تلاش فردی.