معنی فارسی misapprehended
B1به صورت نادرست درک شده یا اشتباه شده.
Misunderstood or misconstrued.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To interpret incorrectly; to misunderstand.
adjective
معنی(adjective):
Misunderstood.
example
معنی(example):
نظرات او توسط شنوندگان به اشتباه درک شد.
مثال:
His comments were misapprehended by the audience.
معنی(example):
پیام به اشتباه درک شد و باعث سردرگمی شد.
مثال:
The message was misapprehended and caused confusion.
معنی فارسی کلمه misapprehended
:
به صورت نادرست درک شده یا اشتباه شده.
