معنی فارسی misappropriating
B1در حال استفاده یا برداشت نادرست از منابع مالی یا غیرمالی به شکلی غیراخلاقی یا غیرقانونی.
The act of using or taking something dishonestly for one's own purposes.
- verb
verb
معنی(verb):
To take something for wrong or illegal purposes.
معنی(verb):
To embezzle.
مثال:
The accountant was found to have misappropriated funds over a period of three years.
example
معنی(example):
او در حال مصادره نادرست وجوهی است که برای خیریه در نظر گرفته شدهاند.
مثال:
She is misappropriating funds meant for charity.
معنی(example):
او با اتهام مصادره نادرست پولهای عمومی روبرو است.
مثال:
He is facing charges for misappropriating public money.
معنی فارسی کلمه misappropriating
:
در حال استفاده یا برداشت نادرست از منابع مالی یا غیرمالی به شکلی غیراخلاقی یا غیرقانونی.