معنی فارسی misarchism
B1یک نظریه یا دیدگاه که به نقد ساختارهای قدرت و فرماندهی میپردازد.
A theoretical perspective that critiques traditional authoritative systems.
- NOUN
example
معنی(example):
میشارشیسم، نقصهای ساختارهای سنتی قدرت را نقد میکند.
مثال:
Misarchism critiques the flaws in traditional authoritative structures.
معنی(example):
نظریه میشارشیسم، شیوههای حکمرانی متعارف را به چالش میکشد.
مثال:
The theory of misarchism challenges conventional governance practices.
معنی فارسی کلمه misarchism
:
یک نظریه یا دیدگاه که به نقد ساختارهای قدرت و فرماندهی میپردازد.