معنی فارسی misarranged
B1به معنای قرار گرفتن نادرست یا اشتباه چیزها در جای خود است.
Placed incorrectly or in the wrong order.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کتابها روی قفسه بهطور نادرست چیده شده بودند و نیاز به مرتبسازی داشتند.
مثال:
The books on the shelf were misarranged and needed to be sorted.
معنی(example):
مبلمان در اتاق پس از مهمانی بهطور نادرست چیده شده بود.
مثال:
The furniture in the room was misarranged after the party.
معنی فارسی کلمه misarranged
:
به معنای قرار گرفتن نادرست یا اشتباه چیزها در جای خود است.