معنی فارسی misassayed

B1

به معنای ارزیابی نادرست نمونه‌ها در زمان گذشته.

Incorrectly assessed samples in the past.

example
معنی(example):

نتایج هفته پیش اشتباه ارزیابی شدند که منجر به سردرگمی شد.

مثال:

The results were misassayed last week, leading to confusion.

معنی(example):

او پس از بررسی رویه‌ها متوجه شد که داده‌ها به اشتباه ارزیابی شده‌اند.

مثال:

She realized the data had been misassayed after reviewing the procedures.

معنی فارسی کلمه misassayed

: معنی misassayed به فارسی

به معنای ارزیابی نادرست نمونه‌ها در زمان گذشته.