معنی فارسی misbeget
B2نتاجی نادرست یا خلاف انتظار از عمل یا شرایط پیشآمده.
To produce something that is not aligned with the intended outcome.
- VERB
example
معنی(example):
اعمال او به نظر میرسید که اعتماد بین تیم را از بین میبرد.
مثال:
His actions seemed to misbeget trust among the team.
معنی(example):
عدم برقراری ارتباط میتواند منجر به درگیری شود.
مثال:
Lack of communication can misbeget conflict.
معنی فارسی کلمه misbeget
:
نتاجی نادرست یا خلاف انتظار از عمل یا شرایط پیشآمده.