معنی فارسی misbehaving
B1بدرفتاری کردن به معنی رفتار نادرست یا نافرمانی به طور مداوم است.
The act of behaving badly or inappropriately.
- noun
noun
معنی(noun):
Bad conduct or actions
example
معنی(example):
سگ بدرفتاری میکرد و به دستورات گوش نمیداد.
مثال:
The dog was misbehaving and wouldn't listen to commands.
معنی(example):
او در مدرسه بدرفتاری میکرد و نیاز به یادآوری قوانین داشت.
مثال:
She was misbehaving in school and needed to be reminded of the rules.
معنی فارسی کلمه misbehaving
:
بدرفتاری کردن به معنی رفتار نادرست یا نافرمانی به طور مداوم است.