معنی فارسی miscasted

B1

به‌طور نادرست در نقشی انتخاب‌شده، به‌ویژه در صنعت سینما یا تئاتر.

Selected for a role that is unsuitable or not appropriate for one's skills.

example
معنی(example):

بازیگر در نقش شرور احساس کرد که به اشتباه انتخاب شده است.

مثال:

The actor felt miscasted in the role of the villain.

معنی(example):

او معتقد بود که در فیلم به اشتباه انتخاب شده و خوب بازی نکرد.

مثال:

He believed he was miscasted in the film and didn't perform well.

معنی فارسی کلمه miscasted

: معنی miscasted به فارسی

به‌طور نادرست در نقشی انتخاب‌شده، به‌ویژه در صنعت سینما یا تئاتر.