معنی فارسی mischancy

B1

شانس نادرست، اشاره به وقایع یا شرایطی که به دلیل تصادف یا بدشانسی رخ می‌دهند.

An instance of bad luck or misfortune.

example
معنی(example):

زندگی اغلب با رویدادهای شانس نادرست پر شده است.

مثال:

Life is often filled with mischancy events.

معنی(example):

روش‌های شانس نادرست او مشکلاتی را به وجود آورد.

مثال:

His mischancy ways brought about trouble.

معنی فارسی کلمه mischancy

: معنی mischancy به فارسی

شانس نادرست، اشاره به وقایع یا شرایطی که به دلیل تصادف یا بدشانسی رخ می‌دهند.