معنی فارسی mischievousness
B2شیطنت به معنای حالت یا ویژگی بودن شیطنت و نقشهکشیدن برای انجام کارهای نادرست یا بازیگوشانه است.
The quality of being mischievous; an inclination to playfully cause trouble.
- NOUN
example
معنی(example):
شیطنت او اغلب او را به دردسر میاندازد.
مثال:
His mischievousness often got him into trouble.
معنی(example):
شیطنت در میان کودکان کوچک شایع است.
مثال:
Mischievousness is common among young children.
معنی فارسی کلمه mischievousness
:
شیطنت به معنای حالت یا ویژگی بودن شیطنت و نقشهکشیدن برای انجام کارهای نادرست یا بازیگوشانه است.