معنی فارسی miscoloring

B1

عمل تغییر رنگ نادرست، معمولاً در مورد تصاویر یا مواد هنری.

The act of mistakenly altering the color of an image or object.

example
معنی(example):

تغییر رنگ نادرست عکس‌ها یک اشتباه بود.

مثال:

The miscoloring of the photographs was a mistake.

معنی(example):

نورپردازی مناسب می‌تواند از تغییر رنگ نادرست در تصاویر جلوگیری کند.

مثال:

Proper lighting can prevent miscoloring in images.

معنی فارسی کلمه miscoloring

: معنی miscoloring به فارسی

عمل تغییر رنگ نادرست، معمولاً در مورد تصاویر یا مواد هنری.