معنی فارسی miscompose
B1ترتیب نادرست به معنای سازماندهی یا کنار هم چیدن چیزها به صورت نادرست است.
To incorrectly arrange or organize elements in a composition.
- VERB
example
معنی(example):
او در زمان استرس معمولاً افکارش را به درستی کنار هم نمیچیند.
مثال:
He tends to miscompose his thoughts when stressed.
معنی(example):
عمل ترتیب نادرست میتواند به سردرگمی منجر شود.
مثال:
To miscompose means to arrange or organize something incorrectly.
معنی فارسی کلمه miscompose
:
ترتیب نادرست به معنای سازماندهی یا کنار هم چیدن چیزها به صورت نادرست است.