معنی فارسی miscount
B1شمارش نادرست یا محاسبات نادرست دادهها بهویژه در زمینههای عددی.
An incorrect calculation or count.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An incorrect counting.
verb
معنی(verb):
To incorrectly count or add up.
example
معنی(example):
ما باید اعداد را دوباره بررسی کنیم تا از شمارش نادرست جلوگیری کنیم.
مثال:
We need to double-check the numbers to avoid a miscount.
معنی(example):
شمارش نادرست منجر به تفاوتهای مالی قابل توجهی شد.
مثال:
The miscount led to significant financial discrepancies.
معنی فارسی کلمه miscount
:
شمارش نادرست یا محاسبات نادرست دادهها بهویژه در زمینههای عددی.