معنی فارسی miscreancy
B1نارسایی، عمل ناشایست یا خطا در رفتار.
An act of wrongdoing or misbehavior.
- NOUN
example
معنی(example):
نارسایی او توسط تحقیق افشا شد.
مثال:
His miscreancy was exposed by the investigation.
معنی(example):
جامعه علیه نارسایی در شهرشان متحد شد.
مثال:
The community rallied against the miscreancy in their town.
معنی فارسی کلمه miscreancy
:
نارسایی، عمل ناشایست یا خطا در رفتار.
