معنی فارسی misdoubtful
B1به اشتباه شک برانگیز، در مورد اظهارنظرها یا تصمیمات غیرقابل اعتماد.
Characterized by unjustified doubt or skepticism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصمیم به اشتباه مشکوک بود و باعث سردرگمی در میان تیم شد.
مثال:
The decision was misdoubtful, causing confusion among the team.
معنی(example):
نظرات مشکوک او نگرانیهایی درباره پروژه ایجاد کرد.
مثال:
Her misdoubtful comments raised concerns about the project.
معنی فارسی کلمه misdoubtful
:
به اشتباه شک برانگیز، در مورد اظهارنظرها یا تصمیمات غیرقابل اعتماد.