معنی فارسی mise
B2به معنی سازماندهی و آمادهسازی اقلام یا مواد لازم برای انجام یک کار.
A term used to refer to the organization and arrangement of ingredients or materials for cooking or preparation.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک میس برای سازماندهی یادداشتهایش استفاده کرد.
مثال:
She used a mise to organize her notes.
معنی(example):
دستور پخت به یک میس از مواد قبل از پخت نیاز دارد.
مثال:
The recipe called for a mise of ingredients before cooking.
معنی فارسی کلمه mise
:
به معنی سازماندهی و آمادهسازی اقلام یا مواد لازم برای انجام یک کار.