معنی فارسی miser

B1 /ˈmaɪzə(ɹ)/

شخصی که به شدت از خرج کردن پول خود اجتناب می‌کند و حتی در زندگی روزمره خود نیز باعث نارضایتی دیگران می‌شود.

A person who is unwilling to spend money, typically because of greed.

noun
معنی(noun):

A person who hoards money rather than spending it; one who is cheap or extremely parsimonious.

معنی(noun):

A kind of earth auger, typically large-bored and often hand-operated.

example
معنی(example):

خسیس هرگز پولش را به اشتراک نمی‌گذارد.

مثال:

The miser never shares his money.

معنی(example):

همه می‌دانند که او یک خسیس است.

مثال:

Everyone knows that he is a miser.

معنی فارسی کلمه miser

: معنی miser به فارسی

شخصی که به شدت از خرج کردن پول خود اجتناب می‌کند و حتی در زندگی روزمره خود نیز باعث نارضایتی دیگران می‌شود.