معنی فارسی misericorde
B2حالت رحمت یا شفقت نسبت به دیگران، به ویژه در شرایط سخت.
Mercy or compassion, especially towards a person in distress.
- NOUN
example
معنی(example):
شوالیه به دشمن شکستخوردهاش رحم نشان داد.
مثال:
The knight showed misericorde to his defeated enemy.
معنی(example):
رحم در بسیاری از فرهنگها به عنوان یک فضیلت دیده میشود.
مثال:
Misericorde is seen as a virtue in many cultures.
معنی فارسی کلمه misericorde
:
حالت رحمت یا شفقت نسبت به دیگران، به ویژه در شرایط سخت.