معنی فارسی misfocused

B1

توجه یا تلاشاتی که به اشتباه سمت‌گیری شده‌اند.

Having concentrated wrongly or inaccurately.

example
معنی(example):

تلاش‌های اشتباهی او منجر به سوءتفاهم شد.

مثال:

His misfocused efforts led to a misunderstanding.

معنی(example):

استراتژی اشتباهی تیم مؤثر واقع نشد.

مثال:

The team's misfocused strategy was ineffective.

معنی فارسی کلمه misfocused

: معنی misfocused به فارسی

توجه یا تلاشاتی که به اشتباه سمت‌گیری شده‌اند.