معنی فارسی misframed
B1به معنای نادرست چارچوببندی شده، به ویژه در مورد تصویر یا اطلاعات.
Incorrectly framed; presented in a false context.
- VERB
example
معنی(example):
تصویر نادرست چارچوببندی شده بود و آن را ناقص نشان میداد.
مثال:
The picture was misframed, making it look distorted.
معنی(example):
او در گزارش به نادرستی چارچوببندی شد و باعث سو تفاهمها شد.
مثال:
She was misframed in the report, leading to misunderstandings.
معنی فارسی کلمه misframed
:
به معنای نادرست چارچوببندی شده، به ویژه در مورد تصویر یا اطلاعات.