معنی فارسی misgoverning

B1

در حال غلط اداره کردن به معنای مدیریت نادرست و ناکافی در یک زمان خاص است.

Currently governing in a bad or inadequate manner.

verb
معنی(verb):

To govern badly or wrongly.

example
معنی(example):

دولت در حال بد اداره کردن سیستم بهداشت است.

مثال:

The administration is misgoverning the health system.

معنی(example):

آنها در حال بد اداره کردن منابع هستند که منجر به کمبود می‌شود.

مثال:

They are misgoverning the resources, leading to shortages.

معنی فارسی کلمه misgoverning

: معنی misgoverning به فارسی

در حال غلط اداره کردن به معنای مدیریت نادرست و ناکافی در یک زمان خاص است.