معنی فارسی misgrafting
B1عمل انجام پیوند نادرست، که به توصیف فرآیند نادرست انجام دادن پیوند و عواقب آن میپردازد.
The act of grafting inappropriately or incorrectly.
- VERB
example
معنی(example):
پیوند نادرست میتواند به شکست پیوند منجر شود.
مثال:
Misgrafting can lead to the transplant's failure.
معنی(example):
او اثرات پیوند نادرست بر سلامت گیاه را مطالعه کرد.
مثال:
He studied the effects of misgrafting on plant health.
معنی فارسی کلمه misgrafting
:
عمل انجام پیوند نادرست، که به توصیف فرآیند نادرست انجام دادن پیوند و عواقب آن میپردازد.