معنی فارسی misgrow

B1

رشد نادرست، وقتی که چیزی از مسیر صحیح خود منحرف شده و به درستی پیش نمی‌رود.

To grow in an incorrect or inappropriate manner, often due to inadequate conditions.

example
معنی(example):

آنها نگران بودند که سیاست‌های جدید باعث رشد نادرست جامعه شود.

مثال:

They were worried that the new policies would misgrow the community.

معنی(example):

به نظر می‌رسید که این کودک به دلیل کمبود حمایت به‌خوبی رشد نکرده است.

مثال:

The child seemed to misgrow due to the lack of support.

معنی فارسی کلمه misgrow

: معنی misgrow به فارسی

رشد نادرست، وقتی که چیزی از مسیر صحیح خود منحرف شده و به درستی پیش نمی‌رود.