معنی فارسی misinstructing

B1

فرآیند دادن اطلاعات یا دستورهای نادرست به دیگران.

Giving incorrect or misleading instructions.

example
معنی(example):

آموزش نادرست می‌تواند منجر به اشتباهات جدی در هر عملیاتی شود.

مثال:

Misinstructing can result in serious mistakes in any operation.

معنی(example):

مربی به کوتاهی در آموزش نادرست بازیکنان در طول تمرین متهم شد.

مثال:

The coach was accused of misinstructing the players during practice.

معنی فارسی کلمه misinstructing

: معنی misinstructing به فارسی

فرآیند دادن اطلاعات یا دستورهای نادرست به دیگران.