معنی فارسی misinterment

B1

عمل اشتباه در دفن یا قرار دادن باقی‌مانده‌ها.

The act of incorrectly burying or interring remains.

example
معنی(example):

دفن اشتباه بقایای اجساد در جامعه جنجال ایجاد کرد.

مثال:

The misinterment of the remains caused a scandal in the community.

معنی(example):

او تحت تاثیر دفن اشتباه عزیزش به شدت قرار گرفت.

مثال:

She was deeply affected by the misinterment of her loved one.

معنی فارسی کلمه misinterment

: معنی misinterment به فارسی

عمل اشتباه در دفن یا قرار دادن باقی‌مانده‌ها.