معنی فارسی misjoin

B1

عمل اتصال نادرست یا اشتباه اجزای مختلف به یکدیگر.

The act of incorrectly joining or connecting different parts together.

example
معنی(example):

آن‌ها به طور اتفاقی عناصر را در پروژه نادرست پیوست کردند.

مثال:

They accidentally misjoin the elements in the project.

معنی(example):

اگر اجزا را به اشتباه پیوست کنید، دستگاه درست کار نخواهد کرد.

مثال:

If you misjoin the parts, the machine won't function properly.

معنی فارسی کلمه misjoin

: معنی misjoin به فارسی

عمل اتصال نادرست یا اشتباه اجزای مختلف به یکدیگر.