معنی فارسی miskeeping
B1نگهداری نادرست، به معنای اینکه چیزی را به اشتباه یا به طور ناپسند نگهداری کنید.
The act of keeping something incorrectly or improperly.
- OTHER
example
معنی(example):
او کتابها را در کتابخانه به درستی نگهداری نمیکرد.
مثال:
He was miskeeping the books at the library.
معنی(example):
نگهداری نادرست داراییها توسط حسابدار باعث مشکلات شد.
مثال:
The accountant's miskeeping of funds led to problems.
معنی فارسی کلمه miskeeping
:
نگهداری نادرست، به معنای اینکه چیزی را به اشتباه یا به طور ناپسند نگهداری کنید.