معنی فارسی miskeying

B1

به عملی اشاره دارد که در آن فرد به‌طور نادرست با کلیدها کار می‌کند و این منجر به اشتباه در داده‌ها می‌شود.

The act of typing incorrectly, often resulting in errors in data entry.

verb
معنی(verb):

To key or key in erroneously; make a mistake in typing.

noun
معنی(noun):

An instance of keying erroneously; a typing error.

example
معنی(example):

اشتباهات تایپی می‌توانند مشکلات جدی در وارد کردن اطلاعات پایگاه داده ایجاد کنند.

مثال:

Miskeying can cause serious issues in database entries.

معنی(example):

او اعتراف کرد که در طول بروزرسانی، داده‌ها را اشتباه وارد می‌کرد.

مثال:

He acknowledged he was miskeying the data during the update.

معنی فارسی کلمه miskeying

: معنی miskeying به فارسی

به عملی اشاره دارد که در آن فرد به‌طور نادرست با کلیدها کار می‌کند و این منجر به اشتباه در داده‌ها می‌شود.