معنی فارسی mislighted
B1مصلحت نور ساطع شده، به معنای استفاده نادرست از نور در یک فضا است.
Lit inappropriately to create confusion or obscured visibility.
- VERB
example
معنی(example):
این منطقه ملس شده بود و دید واضح سخت بود.
مثال:
The area was mislighted, making it hard to see clearly.
معنی(example):
صحنهی ملس شده به تعلیق فیلم افزود.
مثال:
The mislighted scene added to the suspense of the movie.
معنی فارسی کلمه mislighted
:
مصلحت نور ساطع شده، به معنای استفاده نادرست از نور در یک فضا است.