معنی فارسی mislikable
B1به معنای غیرقابل دوست داشتن یا ناخوشایند است.
Not likable; deserving of dislike.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اندیشه او باعث شد که او به نظر همسن و سالهایش ناخوشایند بیاید.
مثال:
Her attitude made her seem mislikable to her peers.
معنی(example):
با وجود استعدادی که داشت، رفتار ناخوشایندش مردم را دور کرد.
مثال:
Despite his talent, his mislikable behavior drove people away.
معنی فارسی کلمه mislikable
:
به معنای غیرقابل دوست داشتن یا ناخوشایند است.