معنی فارسی mismeasurement
B1اندازهگیری نادرست، به شرایطی اطلاق میشود که در آن مقادیر یا اندازهها به درستی ارزیابی نمیشوند.
The act of measuring incorrectly or inaccurately
- NOUN
example
معنی(example):
اندازهگیری نادرست مواد اولیه، دستور پخت را خراب کرد.
مثال:
The mismeasurement of the ingredients ruined the recipe.
معنی(example):
او از نادرستی در اندازهگیری بودجه پروژه شکایت کرد.
مثال:
He complained about the mismeasurement in the project budget.
معنی فارسی کلمه mismeasurement
:
اندازهگیری نادرست، به شرایطی اطلاق میشود که در آن مقادیر یا اندازهها به درستی ارزیابی نمیشوند.