معنی فارسی misnurture
B1پرورش نادرست یا نادیده گرفتن نیازهای رشد و تربیت.
Improper or inadequate nurturing and upbringing.
- NOUN
example
معنی(example):
کودک به دلیل پرورش نادرست و کمبود راهنمایی آسیب دید.
مثال:
The child suffered due to misnurture and lack of guidance.
معنی(example):
پرورش نادرست در سالهای اولیه میتواند منجر به مسائل عاطفی شود.
مثال:
Misnurture in early years can lead to emotional issues.
معنی فارسی کلمه misnurture
:
پرورش نادرست یا نادیده گرفتن نیازهای رشد و تربیت.