معنی فارسی misogynies
B1شکلهای مختلف تنفر و بیاحترامی به زنان.
Instances or expressions of hatred or prejudice against women.
- NOUN
example
معنی(example):
رمان به بررسی تمهای میسوجنی در جامعه میپردازد.
مثال:
The novel explores themes of misogynies in society.
معنی(example):
میسوجنیهای فرهنگی میتوانند در اشکال مختلف در جوامع مختلف وجود داشته باشند.
مثال:
Cultural misogynies can exist in various forms across different societies.
معنی فارسی کلمه misogynies
:
شکلهای مختلف تنفر و بیاحترامی به زنان.