معنی فارسی mispickel
B1اشتباه در انتخاب یا جابهجایی چیزی که فقط به خاطر کمتوجهی یا اشتباه رخ داده است.
An error made by choosing or moving something incorrectly.
- noun
noun
معنی(noun):
The mineral arsenopyrite
example
معنی(example):
او در انتخاب کتاب اشتباه کرد.
مثال:
She made a mispickel when she chose the wrong book.
معنی(example):
زمانی که کالای اشتباهی انتخاب شد، یک اشتباه پیش آمد.
مثال:
A mispickel occurred when the wrong item was selected.
معنی فارسی کلمه mispickel
:
اشتباه در انتخاب یا جابهجایی چیزی که فقط به خاطر کمتوجهی یا اشتباه رخ داده است.