معنی فارسی misprejudiced

B1

تحت تأثیر قضاوت نادرست قرار گرفتن، مربوط به نظریات یا احساسات منفی بدون دلایل واقعی یا تجربه های منطقی.

Having biased opinions based on incorrect or unfounded prejudgments about a person or situation.

example
معنی(example):

او نسبت به دانشجوی جدید دچار پیشداوری نادرست بود.

مثال:

He was misprejudiced against the new student.

معنی(example):

دچار پیشداوری نادرست بودن می‌تواند به رفتار ناسالم منجر شود.

مثال:

Being misprejudiced can lead to unfair treatment.

معنی فارسی کلمه misprejudiced

: معنی misprejudiced به فارسی

تحت تأثیر قضاوت نادرست قرار گرفتن، مربوط به نظریات یا احساسات منفی بدون دلایل واقعی یا تجربه های منطقی.