معنی فارسی misrecognise

B1

شناسایی نادرست نیتی یا نشانه‌ای که ممکن است منجر به قضاوت نادرست شود.

To incorrectly identify or interpret something.

example
معنی(example):

نمی‌خواهی نیت‌های من را به اشتباه تشخیص بدهی.

مثال:

Don’t misrecognise my intentions.

معنی(example):

تشخیص اشتباه احساسات افراد کار آسانی است.

مثال:

It's easy to misrecognise people's emotions.

معنی فارسی کلمه misrecognise

: معنی misrecognise به فارسی

شناسایی نادرست نیتی یا نشانه‌ای که ممکن است منجر به قضاوت نادرست شود.