معنی فارسی misrecognition
B1اشتباه در شناسایی، زمانی اتفاق میافتد که فردی چیزی یا کسی را نادرست تشخیص دهد.
The incorrect identification or recognition of someone or something.
- noun
noun
معنی(noun):
Incorrect recognition
example
معنی(example):
اشتباه در شناسایی مظنون به دستگیری نادرست منجر شد.
مثال:
The misrecognition of the suspect led to a wrongful arrest.
معنی(example):
اشتباه در شناسایی چهره یک دوست میتواند زمانی رخ دهد که آنها مدل موی خود را عوض کنند.
مثال:
Misrecognition of a friend's face can happen when they change their hairstyle.
معنی فارسی کلمه misrecognition
:
اشتباه در شناسایی، زمانی اتفاق میافتد که فردی چیزی یا کسی را نادرست تشخیص دهد.