معنی فارسی misrelated

B1

به اشتباه مرتبط بودن، اشاره به وضعیتی که دو موضوع یا ایده به اشتباه به هم ارتباط داده می‌شوند.

Mistakenly linked or connected in a way that is incorrect.

example
معنی(example):

دو مسئله در گزارش به اشتباه مرتبط شده بودند.

مثال:

The two issues were misrelated in the report.

معنی(example):

نظرات او درباره یک موضوع به اشتباه مرتبط بود.

مثال:

His comments were about a misrelated topic.

معنی فارسی کلمه misrelated

: معنی misrelated به فارسی

به اشتباه مرتبط بودن، اشاره به وضعیتی که دو موضوع یا ایده به اشتباه به هم ارتباط داده می‌شوند.