معنی فارسی misremembered
B1عملی که در آن یادآوری یک موضوع یا اطلاعات به اشتباه صورت میگیرد.
Recalling something inaccurately.
- verb
verb
معنی(verb):
To remember incorrectly.
example
معنی(example):
او زمان قرار ملاقات را به اشتباه به یاد آورد.
مثال:
She misremembered the time of the appointment.
معنی(example):
او نام کتاب را اشتباه به یاد آورد.
مثال:
He misremembered the name of the book.
معنی فارسی کلمه misremembered
:
عملی که در آن یادآوری یک موضوع یا اطلاعات به اشتباه صورت میگیرد.