معنی فارسی misruler

B2

شخصی که به‌طور نادرست یا بد حکومت می‌کند و باعث مشکلات زیادی می‌شود.

A leader who rules incorrectly or poorly, causing problems.

example
معنی(example):

رهبر نادرست کشور موجب ناآرامی‌های زیادی شد.

مثال:

The misruler of the country caused a lot of unrest.

معنی(example):

یک رهبر نادرست می‌تواند ملت را به هرج و مرج بکشاند.

مثال:

A misruler can lead a nation into chaos.

معنی فارسی کلمه misruler

: معنی misruler به فارسی

شخصی که به‌طور نادرست یا بد حکومت می‌کند و باعث مشکلات زیادی می‌شود.